سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر مستحبها به واجبها زیان رساند ، مستحبها را واگذارید . [نهج البلاغه]

سپیدار

ما کان و دکان و پیشه را سوخته ایم
شعر و غزل و دوبیتی آموخته ایم

در عشق کاو جان و دل و دیده ماست
ما جان و دل و دیده هر سه را سوخته ایم    

 

 

 




زهره مهری ::: یکشنبه 85/7/30::: ساعت 10:50 عصر

اگر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود


پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود

یا رب ، اندر کنف سایه آن سرو بلند
گر من سوخته یکدم بشینم چه شود

 

 

 




زهره مهری ::: یکشنبه 85/7/30::: ساعت 10:45 عصر


مواظب باشید چیزهایی که دوست دارید به دست آورید و گرنه سرانجام ناچار خواهید بود چیزهایی را که بدست آورده اید دوست بدارید .


در جایی که همه می لنگند  همه بر فردی که نمی لنگد می خندند.


شگفتا من باید صد پله بالا بروم . هیچ کس نمی خواهد یک پله با من باشد!


از کجا بدانیم پنجره ای باز است یا نه ؟
کافی است سنگی به طرفش پرتاب کنیم صدای ازش در آمد ؟ در نیامد ؟ خوب پنجره باز بود . حالا بگذار یکی دیگر را امتحان کنیم . ترق ! ای ن بسته بود !!؟؟

.                                                                           

 




زهره مهری ::: یکشنبه 85/7/30::: ساعت 10:27 عصر


قدم بزن در رویاهایت
وقتی که در طوفان قدم میزنی
سرت را بالا نگه دارو نترس از تاریکی ، آخر هر طوفان یک آسمان طلایی است   و
آواز نقره ای یک چکاوک قدم بزن در باد قدم بزن در باران .
قدم بزن در رویاهایت که این سو و آن سو می رود .
قدم بزن ، قدم بزن با امید در قلبت
و هرگز تنها نخواهی بود هرگز....

 


ساده باشیم
ساده باشیم
چه در باجه یک بانک
چه در زیر درخت
زمان هیچ گاه به عقب باز نمی گردد




زهره مهری ::: یکشنبه 85/7/30::: ساعت 2:10 عصر

<      1   2      
 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 7


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :7263
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<